ما که غم داره صدامون، خالیایم از شور و از شر
گذروندیم روزامونو بدون معشوق و دلبر
پی برد و باخت نبودیم، هیچ دلی رو نسوزوندیم
بر و بوممون کوچیکه، برفمون از اون کوچیکتر!
چرند و پرند
خیره به دیوارم و غرق فکرم
تنها و افسرده و در شگفتم
که صد دفعه جواب رد شنیدم
اما بازم دنبال گِرلفرندم
چرند و پرند
تنهاییهام منو احاطه کردن
اَ صُب تا شب منو کلافه کردن
نعره زدم میخوام که زن بگیرم
شستشونو بهم حواله کردن
چرند و پرند
عمر دراز و مغتنم نمیخوایم
پول و ماشین و خونه هم نمیخوایم
یه دلبر از تموم دنیای تو
میخواستیم و ... حتی اونم نمیخوایم
چرند و پرند
با اینکه دورن از هم دستای ما
نمیشن سرد و کمرنگ حرفای ما
بازم از عشق میگیم تا لبامون
بشه شیرین با حلوا حلوای ما
چرند و پرند
تنها شدیم کنج اتاقامون
زندونیِ این چار تا دیواریم
ما که هزار آغوش گرم یار
از عالم و آدم طلب داریم
حرف دلا توی گلو مُرده
بس که رو لبهامون نمیآریم
ما عاشقای فصل پاییزیم
ابر بهاریم و... نمیباریم
پینوشت: در لحظه نوشته شد. اگه ایراد وزنی داره، از روش بپرید!
چرند و پرند
چرند و پرند