Smiley face
 از ننه‌ام قهر کردم


پیش‌ترها که حالی بود و حوصله‌ای داشتم، اینجا حرف می‌زدم، هر بار به شکل و قالب خاصی؛ دسته‌بندی موضوعی را که ببینید مشخص است شکل‌هایش. حالا چند وقتی است به‌ندرت در اینجا چیزی می‌نویسم. یکی از دلایلش همان چیزی است که افتاده به جان ما، به جان کل دنیا؛ که همه‌چیز را عوض کرده و خراب کرده و از بین برده و آنچه با خودش آورده چیزی نبوده جز اضطراب و نگرانی مدام. بگذریم. فقط خواستم بگویم آن حرف‌هایی را که قرار بود اینجا زده شود، با خودم گفتم. این یک سال بیشتر از هر وقت دیگری با خودم حرف زدم و خیلی وقت‌ها بیشتر از همیشه احساس تنهایی کردم.

خستگی و بی‌حوصلگی آنقدر درمانده‌ام کرد که زد به سرم که حرکتی کنم، قدمی بردارم؛ نه برای پول، برای دل خودم. شاید بپرسید چطور می‌شود وقتی اینقدر بی‌حوصله‌ای و انرژی‌ای برایت نمانده، حرکتی کنی. خب، خیال می‌کنم وقتی کلافگی به حد نهایتش برسد، به جایی برسد که کلافگی هم کلافه‌تان کند، احتمالش کم نیست که یک کار دیوانه‌وار انجام دهید؛ مثلا، در عین بی‌پولی و خستگی از همه‌چیز، ایده‌ای را عملی کنید که زمان زیادی ازتان می‌گیرد و در قبالش پولی هم گیرتان نمی‌آید. روده‌درازی نکنم. یکی دو ماه پیش به سرم زد پادکستی راه بیندازم. چند ایده را ردیف کردم و پیش خودم بالا و پایینشان کردم، و البته از چند نفر از رفقا از مشورت گرفتم. در نهایت تصمیم گرفتم آن را که برای خودم جالب و جذاب است عملی کنم. من واقعا دوست داشتم بدانم ایده نوشتن رمان‌های معروف جهان چطور به ذهن نویسنده‌هاشان رسید، اسم شخصیت اصلی رمان را چطور انتخاب کردند، وقتی اثرشان را به ناشر دادند چه واکنشی گرفتند، روند منتشر شدن رمان چطوری بود، داستان را کجا نوشتند و چه چیزهایی روی نوشتن داستان تاثیر گذاشت. خلاصه اینکه یک پادکست راه انداختم تا در هر قسمتش ماجرای نوشته شدن و چاپ شدن رمان‌های مهم و معروف جهان را تعریف کنم. گفتم اینجا هم خبرش را بدهم و هم تبلیغش کنم که اگر دوست داشتید بشنویدش. در تمام برنامه‌های پادگیر می‌توانید پادکست «دانای کل» را بشنوید؛ در اپل پادکست، کست‌باکس، گوگل پادکست و ... حتی فیدیبو. البته نمی‌دانم چرا در فیدیبو هنوز قسمت اول قرار نگرفته. ضمن اینکه پیشنهاد می‌کنم پادکست‌ها را در همان برنامه‌هایی که مخصوصشان است بشنوید؛ این‌طوری آمار شنیده شدن به خوبی ثبت می‌شود و سازنده می‌فهمد چطور برنامه‌اش شنیده شده است (آمار جاهایی مثل فیدیبو یا تلگرام نه دقیق هستند و نه سازنده پادکست ازشان چیزی دستگیرش می‌شود). برای اینکه زحمت جستجو کردن به گردنتان نیفتد، لینک برنامه‌های مختلف را اینجا می‌گذارم. در هر کدام راحت بودید بشنوید.

پادکست دانای کل در اپل پادکست، کست‌باکس، گوگل پادکست، انکر و سایت کتابخوان

 

پی‌نوشت: می‌گویند این روزها هر کسی از ننه‌اش قهر می‌کند می‌رود پادکست می‌سازد. البته شما که این وبلاگ را دنبال کرده‌اید بهتر می‌دانید که من شش هفت سال پیش، که هیچکدام از پادکست‌های معروف امروزی نبودند و خیلی‌ها هنوز اسم پادکست به گوششان نخورده بود، پادکست ساختم.

 

روزنوشت

 

نوشته شده توسط فرید دانش‌فر در ۱۳۹۹/۱۲/۰۷ |
درباره وبلاگ
این آدم دو پا من هستم. هرچه در اینجا می‌خوانید حاصل قلم نصف و نیمه‌ام است. ضمن این‌که همه نوشته‌ها یک خیالپردازی هستند و بس. بخش «گفت‌وگو» هم که تکلیفش معلوم است.
منوی اصلی
صفحه اول
شناسنامه
نامه برقی
بایگانی
تیترهای وبلاگ
بایگانی
مهر ۱۴۰۴
تیر ۱۴۰۴
فروردین ۱۴۰۴
اسفند ۱۴۰۳
دی ۱۴۰۳
آذر ۱۴۰۳
آرشيو
دسته‌بندی موضوعی
روزنوشت
داستان کوتاه
داستانک
شعر
تک‌گویی
نوشته‌های پراکنده
چرند و پرند
من و اژدر
رادیو آدم‌ها
گفت‌وگو
مینیمال
برچسب‌ها
تنهایی (3)
عاشق (2)
فاخته جان (2)
پیوندها
سایت دانای کل
 سایت چلچراغ
 پادکست رادیوچل
 کافه چای کوفسکی
 یعقوب کذاب
 Khers
 نیکولا
 یک دختر ترشیده
 کافه کافکا
 یک گلوله برای ژنرال
 یک تماس بی پاسخ
 




Powered By
BLOGFA.COM
...